گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست؟ برای همین کار، وزیرش را مامور می کند که برود و این نجس ترین نجس ترینها را پیدا کند و در صورتی که آنرا پیدا کند و یا هر کسی که بداند، تمام تخت و تاجش را به او بدهد. وزیر هم عازم سفر می شود و پس از یکسال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که با توجه به حرفها و صحبتهای مردم باید پاسخ همین مدفوع آدمیزاد اشرف باشد و عازم دیار خود می شود. در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سوال کنم شاید جواب تازه ای داشت بعد از صحبت با چوپان او به وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد و وزیر نشنیده شرط را می پذیرد. چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری وزیر آنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید تو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است، تو اینکار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش.
خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می کند و آن کار را (اسمشو نبر را) انجام می دهد سپس چوپان به او می گوید کثیف ترین و نجس ترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس ترین است بخوری.
اشکهای مادرم ... مروارید شده است در صدف چشمانش
دکترها اسمش را گذاشتهاند آب مروارید!
حرفها دارد چشمان مادرم؛ گویی زیرنویس فارسی دارد
دستانش را نوازش می کنم
داستانی دارد دستانش...
انسان های بزرگ دو دل دارند:
دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که می خندد و آشکار است ...
پروفسور محمود حسابیمدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست.
سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسهی مخملی قرار دادند ... هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه میگذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.
سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود، از او پرسید : مادرت کجاست ؟ پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد.
پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم! پسر گفت : نه . پدر پرسید : برادرت کجاست ؟ پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که او را نصیحت کند ، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت .
پدر تعجب کرد و گفت : چرا؟ مگر نامه ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند ، نخواندید؟ پسر گفت :نه ... مرد گفت : خواهرت کجاست ؟ پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او بدبخت است. پدر با تأثر گفت : او هم نامهی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و من با این ازدواج مخالفم ؟ پسر گفت : نه ...
به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه از هم پاشید ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر من ...! رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های پدرشان است! من هم قرآن را میبندم و در کتابخانه ام می گذارم و آن را نمی خوانم و از آنچه در اوست ، سودی نمی برم، در حالی که تمام آن روش زندگی من است
.
.
ای کاش فکر می کردیم
.
.
ماهیان از تلاطم دریا به خدا شکایت کردند
و چون دریا آرام شد...!
خود را اسیر صیاد یافتند
در تلاطم های زندگی حکمتی نهفته است
از خدا بخواهیم دلـمان آرام باشد
نه اطرافمان!!!
لحظه ای دور از هیا هو های کاذب در خود بیا ندیشیم. ما همه مسافر این جهانیم! پیش از گفتن، گوش فرا دار. پیش از نگاشتن، اندیشه کن. پیش از خرج کردن، کسب کن. پیش از انتقاد، صبر کن. پیش از دعا، ببخش. پیش از دست کشیدن، سعی کن. در کنکاش خویشتن، حقیقت را کشف کردم. در کنکاش حقیقت، عشق را کشف کردم. در کنکاش عشق، ایمان به خدا را یافتم. و در ایمان، همه چیز را یافتم. در گذر از دریای زندگی،از طوفان و آبهای خروشان نپرهیز.تنها بگذار تا بگذرند. تنها کشتی خود را بران هموراه بیاد داشته باش،دریای آرام هرگز دریانوردی ماهر نمیسازد. مهمترین چیز در هر رقابتی، نه پیروز شدن، بلکه شرکت کردن است. همچنین، مهمترین چیز در زندگی، نه چیرگی، که تلاش است. نکته اساسی نه فتح کردن، که نیک پیکار کردن است. هنگامی که اشتباهی میکنی، مدتها برای نظاره دوباره به آن به گذشته بازنگرد. عبرتی را که از آن گرفته ای به یاد داشته باش، و به پیش رو بنگر. اشتباهات، آموزشهای خِرد هستند، گذشته قابل تغییر نیست. آینده هنوز در اختیار توست .
مردم آنچه را که گفته ای فراموش خواهند کرد. آنان آنچه را که انجام داده ای به فراموشی خواهند سپرد. اما هرگز از یاد نخواهند برد که باعث شده اید چه احساسی نسبت به خود داشته باشند. امروز شروع کن، با هر کس که به او بر میخوری جوری رفتار کن که گویی، دیگر هرگز فرصت ملاقات ایشان را نخواهی داشت. محبت، مهر و درک و توجه خود را به ایشان نیز تعمیم بده، بدون هیچ چشمداشتی برای قدردانی. زندگی ات هرگز مانند گذشته نخواهد بود. امروز، روزی نوست! بسیاری این روز را درخواهند یافت. بسیاری آن را سرشار خواهند زیست. چرا تو از آنان نباشی؟
به نقل از مریم هادی
جهت داشتن زندگی موفق و سراسر از شادی و مهر، رعایت 25 نکته ی زیر را به شما توصیه می کنیم :
1- قبل از ازدواج اهدافتان را در زندگی مشخص کنید و بدانید اهداف آنی مدت، کوتاه مدت و بلند مدت شما چه چیزهایی هستند. در مورد خودتان ، احساسات مثبت و منفیتان و صفات شخصیتی خود کاملا فکر کنید و سعی کنید به نتیجهای درست دست یابید .
2- در مورد معیارهای انتخاب همسر، روانشناسی زن و مرد، وارد شدن در زندگی مشترک ، و نحوه بنیان نهادن یک زندگی پاک و بدون آلایش، مطالعه نمائید .
3- با فردی که قرار است همسر وی شوید، در کمال صداقت و یکرنگی ظاهر شوید و این صداقت و راستی را تا آخر زندگی حفظ کنید .
4- شخصی را به همسری برگزینید که از نظر روحی، اخلاقی، صفات شخصیتی، گذشته زندگی کاملا مشابه شما و در ردیف شما باشد و با او از نظر پایگاه اجتماعی و ارزشهای خانوادگی و موقعیت اقتصادی و نگرشهای مذهبی و سیاسی سنخیت و تناسب داشته باشید و کفو همدیگر باشید .
5- فنون برقراری ارتباط را بیاموزید .
6- دیدگاهها و نیازهای همسرتان را در زندگی به حساب آورید و از دیدگاه او نیز به مسائل فکر کنید .
7- تفکرات منفی را از خود دور کنید، مثبت بیندیشید .
8- تفکرات غیرمنطقی را از ذهن خارج و تفکرات منطقی را جایگزین آن نمایید .
9- ذهنیت مقایسهای نداشته باشید.
10- واقعبین باشید و واقعیت نگری را با زندگیتان همراه سازید.
11- توانمندیهای خود را به حساب آورید و بر اعتماد به نفس خود بیفزاید.
12- در سخن گفتن دقت فرمایید، و از قدرت کلمات غافل نشوید.
13- خودتان باشید.
14- در زمان حال زندگی کنید، گذشتهها، گذشت، آینده نیز هنوز نیامده است.
15- باورهای غلط و غیرمنطقی خود را تغییر دهید.
16- در زندگی خود خشک و بیروح نباشید، بلکه زندگی مشترک را با شوخطبعی لذتبخشتر کنید.
17- در مواقعی که مهمان دارید با همسرتان جنگ و جدال نکنید. حرمت همسرتان را نگهدارید و در حفظ شخصیتش بکوشید.
18- دروغگویی را به کلی از زندگی حذف کنید، زیرا ریشههای اعتماد متقابل را سست میکند.
19- اگر رفتار همسرتان موافق معیارهای اجتماعی نیست، وی را تحقیر نکنید، با زبان لطف و محبت رفتارهای منفی او را متذکر شوید، مطمئن باشید که میپذیرد.
20- نظر و سلیقه ی همسرتان را از سر رقابت، رد نکنید. بلکه با عقل و منطق بسنجید، اگر درس یافتید، بپذیرید، در غیر این صورت با زبان محبت او را متقاعد سازید.
21- نگذارید عادت سکوت بر زندگی شما غلبه کند. از صحبت با خانواده خودداری نکنید.
22- در هنگام صحبت کردن با همسر از روی تحکم سخن نرانید و سلطهجو نباشید.
23- همسر شما هم مانند دیگران استحقاق احترام را دارد و هر گونه احترامی که نسبت به او شود، موجب خرسندی وی خواهد بود.
24- از محبت به همسر خویش غفلت نکنید، فراموش نکنید انسان تا پایان عمر نیازمند محبت و نوازش است. و این گفته پر ارج مولوی را به کار گیرید، که از محبت، خارها گل میشود.
25- همیشه طالب عشقورزی مباشید و عشق و مهر و لطف را از همسر خود توقع نداشته باشید.
خود شما هم باید سهم خویش را بپردازید و بدانید لذتی است در عشق ورزیدن که در عشق طلب کردن نیست.
فقط جوشاندن آب در این جا مورد نظر نیست و باید به نکات دیگری نیز توجه داشته باشید. حتما از آبهای کاملا تصفیه شده و رد شده از فیلترهای مختلف برای دم کردن چای استفاده کنید. مثلا اگر یخچال شما آب تصفیه شده میدهد، میتوانید از آن استفاده کنید. استفاده از آبهای معدنی نیز برای تهیه چای، زیاد توصیه نمیشود، چرا که املاح موجود در آن میتواند طعم و رنگ چای را عوض کند.
چای به تنهایی میتواند بسیاری از بیماریهای بدن شما را دفع کند و همچنین سیستم داخلی بدن را قدرت ببخشد، پس نباید ماده دیگری در آن استفاده کرد.
با توجه به شرایطی که دارید و برای اینکه بهترین نتیجه را از نوشیدن یک چای به دست آورید، نیاز است که نوع چایی انتخابی را به دقت در نظر داشته باشید. مثلا اگر دچار استرس شدهاید میتوانید از چای سبز استفاده کنید و یا اینکه اگر خیلی سرفه میکنید، از چای گیاهی و یا کوهی استفاده کنید تا بهترین نتیجه را دریافت کنید.
چای به تنهایی میتواند بسیاری از بیماریهای بدن شما را دفع کند و همچنین سیستم داخلی بدن را قدرت ببخشد، پس نباید ماده دیگری در آن استفاده کرد. افرادی هستند که در چای خود، شیر میریزند اما این باعث میشود تا بسیاری از فواید چای به وسیله شیر از بین برود و دیگر خاصیت گذشته را نخواهد داشت.
چگونه بهترین چای را درست کنیم؟
یکی از مواردی که باید به آن دقت بسیاری داشته باشید، نوع شیرین کردن چای است. استفاده از شکر و قند، نه تنها برای بدن ضررهایی دارد، بلکه خواص چای را نیز کاهش میدهد. بهترین شیرینکننده چای، میتواند عسل باشد و یا اینکه اصلاً از شیرین کردن چای خود صرف نظر کنید و آن را تلخ و خالص بنوشید.
خودتان چای تولید کنید!
این گزینه شاید برای بسیاری از مردم مقدور نباشد، ولی اگر مزرعه و یا زمینی در منطقهای خوش آب و هوا دارید، حتما در آن چای بکارید. محققان دریافتهاند که چایهای خانگی، میزان بیشتری از آنتیاکسیدان دارند. حالا اگر این امکان برای شما وجود ندارد، میتوانید از افرادی که در خانه یا مزرعه، چای میکارند، خریداری کنید.
به گزارش انتخاب به نقل از تبیان
کلمات، تاثیر شگرفی روی ضمیر ناخودآگاه انسان دارند. ناخودآگاه بدون آنکه منظورمان را بداند هر چه بگوییم خوب یا بد را برایمان خلق می کند. لذا لازم است برای دستیابی به موفقیت از کلمات مثبت و دارای انرژی مثبت استفاده کنیم.
با این که مفهوم کلی عبارت “من بیمار نیستم” مثبت است اما کلمه “بیمار” واژه منفی است. ضمیر ناخودآگاه به منظور و مفهوم کاری ندارد، بلکه روی کلمات متمرکز می شود. به عنوان مثال در جمله “فراموش نکنی در هنگام برگشتن نان بخری” احتمال فراموشی بیشتر از زمانی است که می گوییم “یادت باشد که هنگام برگشتن نان بخری”، زیرا در حالت اول ناخودآگاه بر روی فراموشی تمرکز می کند و در حالت دوم بر روی به یاد ماندن.
و یا مثلاَ برای آرام شدن یک نفر جمله “آرام باش” بیشتر از جمله “داد نزن” تاثیر دارد و همچنین به کار بردن جملاتی از قبیل “خسته نباشی”، “دستت درد نکند” و… در ناخودآگاه تاثیر منفی می گذارد و باعث افزایش خستگی، درد و… می شود.
وقتی درباره چیزی واژه بد را به کار می بریم باید بدانیم در جهان چیز منفی و بدی وجود ندارد. وقتی چیزی بد تلقی می شود، در واقع به ما خبر نبودن خوبی می دهد. پس چه بهتر است که به جای بد بگوییم ناخوب. هر گاه ذهنتان را از امواج منفی (افکار، کلام، عادات و…) تخلیه کنید آنگاه شاهد هجوم شادی و آرامش خواهید بود.
به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت
به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده
به جای بد نیستم؛ بگوییم : خوب هستم
به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه
به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود
به جای دستت درد نکنه؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی
به جای ببخشید که مزاحمتان شدم؛ بگوییم : از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
به جای گرفتارم؛ بگوییم : در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود
به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟
به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما
به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه
به جای فقیر هستم؛ بگوییم : ثروت کمی دارم
به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست
به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم
به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود
به جای مسئله ربطی به تو ندارد؛ بگوییم : مسئله را خودم حل میکنم
به جای من مریض و غمگین نیستم؛ بگوییم : من سالم و با نشاط هستم
به جای زشت است؛ بگوییم : قشنگ نیست
به جای چرا اذیت میکنی؛ بگوییم : با این کار چه لذتی میبری
به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم
به جای متنفرم؛ بگوییم : دوست ندارم
به جای دشوار است؛ بگوییم : آسان نیست
به جای جملاتی از جمله چقدر چاق شدی؟، چقدر لاغر شدی؟، چقدر خسته به نظر میآیی؟، چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟، چرا ریشت را بلند کردی؟، چراتوهمی؟، چرا رنگت پریده؟، چرا تلفن نکردی؟، چرا حال مرا نپرسیدی؟
بگوییم: سلام به روی ماهت، چقدر خوشحال شدم تو را دیدم، همیشه در قلب من هستی …
منبع : پرشین استار
عناوین یادداشتهای وبلاگ