مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست.
سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسهی مخملی قرار دادند ... هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه میگذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.
سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود، از او پرسید : مادرت کجاست ؟ پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد.
پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم! پسر گفت : نه . پدر پرسید : برادرت کجاست ؟ پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که او را نصیحت کند ، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت .
پدر تعجب کرد و گفت : چرا؟ مگر نامه ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند ، نخواندید؟ پسر گفت :نه ... مرد گفت : خواهرت کجاست ؟ پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او بدبخت است. پدر با تأثر گفت : او هم نامهی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و من با این ازدواج مخالفم ؟ پسر گفت : نه ...
به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه از هم پاشید ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر من ...! رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های پدرشان است! من هم قرآن را میبندم و در کتابخانه ام می گذارم و آن را نمی خوانم و از آنچه در اوست ، سودی نمی برم، در حالی که تمام آن روش زندگی من است
.
.
ای کاش فکر می کردیم
.
.
مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد!
می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...
گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم. فردا خدمت می رسیم!
تعریف می کرد: تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد. من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم!!
آیت الله قاضی (رحمه الله):
دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان
رسول خدا (ص):
هنگامی که بنده از رختخواب (نرم و) لذیذ بر می خیزد در حالی که خواب چشمانش را فراگرفته است، تا با خواندن نماز شب خشنودی خدا را فراهم کند، خداوند به وجود او بر ملائکه مباهات نموده و می فرماید: آیا نمی بینید که بنده ام از رختخواب لذیذ برای خواندن نمازی که بر او واجب نکرده ام، برخاسته است؟ گواه باشید که من او را آمرزیدم. (وسائل شیعه ج 8 ص 157)
امام صادق (ع):
هیچ عمل نیکی که بنده آن را انجام می دهد نیست، مگر آن که در قرآن ثواب آن مشخص شده است، به جز نماز شب ، که خداوند به لحاظ عظمت ارزش آن ، ثواب آن را مشخص نساخته .
امام صادق (ع):
از شیعیان ما نیست ، کسی که نماز شب نخواند. (وسائل شیعه ج8 ص 162)
میفرماید اگر تو بدانی وقتی میروی به سجده ، خدا چهجوری خوشش میآید!
خوابت میآید برای نماز شب؟ عیبی ندارد، نماز شب بخوان بلکه در نماز شب یک چرتی هم بزنی! همچین که چرت میزنی خداوند متعال مباهات میکند، میفرماید نگاه کنید بند? مرا! نگاه کنید او خسته است ولی آمده درِ خان? من، من هم به او واجب نکرده بودم ولی دارد با من صحبت میکند.
ملائک هم میرسند، خداوند می فرماید: نگاه کنید ملائک! شما شاهد باشید من هم? گناهانش را بخشیدم، شما شاهد باشید، فرشته ها می گویند: بابا این بندهات خواب است! خدا از خوابیدن وچرت زدن در نماز شبت هم اینقدر خوشحال می شود، پس به خاطر خوشحالی او این کار را بکن!
تا حالا به خاطر خوشحالی کس دیگری کاری کردی؟ حالا بخاطر….
بسم الله الرحمن الرحیم
داشتم کتاب احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان (طبق فتاوای حضرت امام خمینی، حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی و حضرت آیت الله العظمی اراکی) را می خواندم تصمیم گرفتم چند تا از احکام مهم و کاربردی تر آن را که بعضا درست جا نیافتاده در اینجا بیاورم.
احکام نگاه مرد به زنان نامحرم:
* اگر خانم مسلمان کاملا حجاب خود را رعایت کرده بود نگاه کردن به وجه و کفین او برای مرد با شرائط ذیل اشکال ندارد:
1- وجه و کفین زینت نشده باشد.
2- نگاه به قصد لذت و ریبه نباشد.(1)
* نگاه کردن به دست خانم نامحرمی که انگشتری یا النگو در دست دارد و یا ناخن های خود را بلند کرده و یا لاک زده و یا به هر صورت زینت داده،حرام است خواه نامحرم از بستگان نزدیک باشد و یا غریبه باشد.(2)
* دکتر محرم نیست، لذا در غیر مقام اضطرار نم یتواند به بدن زن نامحرم نگاه کند.(3)
* گرفتن عکسهای رادیولوژی در صورتی که مستلزم نگاه به بدن نامحرم باشد، گرفتن خون برای آزمایشگاهها، سونوگرافی و یا هر عملیات پزشکی دیگر در صورتی که بتوان به پزشک یا متخصص زن در آن رشته رجوع کرد،توسط مرد نامحرم حرام است.(4)
* نگاه کردن به دستها تا آرنج،مقداری از موی سر، پا تا زانو، زیر چانه و گردن پیرزنهای نامحرم اشکالی ندارد.(5)
*اگر نامحرم در عکس حجاب کامل را رعایت نکرده است در این صورت اگر مرد آن را می شناسد نم یتواند به عکس او نگاه کند و اگر او را نمی شناسد می تواند به عکس نامحرم نگاه کند مشروط به آنکه به قصد لذت و ریبه نباشد.(6)
احکام نگاه زن به مردان نامحرم:
* نگاه کردن زنها به بدن مردان نامحرم به استثنای وجه و کفین و مقداری که بطور معتاد مردان نمی پوشانند حرام است.
در نتیجه: دیدن موی سر و صورت، دستها تا مچ، پا تا قوزک و گرن مردان نامحرم برای زنها اشکالی ندارد مشروط به آنکه به قصد لذت و ریبه نباشد.
همچنین خانمها نمی توانند برای تماشای مسابقات ورزشی که آقایان در آنها پوشش کافی ندارند مانند شنا، وزنه برداری، فوتبال و ... به اماکن ورزشی بروند. (7)
* نگاه کردن به بازو و یا سینه و یا جایی دیگر از بدن مرد نامحرمی که لباس نامناسب پوشیده مانند آنکه لباسی آستین کوتاه پوشیده باشد و یا یقه خود را باز گذاشته یا لباسی نازک و بدن نما پوشیده و ...،حتی بدون قصد لذت و ریبه حرام است.(8)
توجه: ...اگر چه بر مرد واجب نیست خود را بپوشاند ولی بر خانمها واجب است نگاه نکنند.(9)
* زنها می توانند به عکس مردان نگاه کنند مشروط به آنکه به قصد لذت و ریبه نباشد خواه مرد را بشناسند یا نشناسند، خواه مرد محرم باشد یا نامحرم.(10)
*فیلمی که به طور مستقیم پخش می شود حکم انسان زنده را دارد و اگر به طور غیر مستقیم پخش می شود حکم عکس را دارد.(11)
کلیه مطالب از کتاب «احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان» تهیه و تنظیم سیدمسعود معصومی، ویرایش سوم گرفته شده است.
(1) مسئله 9، ص 32
(2) مسئله 10، ص 33
(3) مسئله 18، ص 36
(4) مسئله 21، ص 37
(5) مسئله 26، ص 40
(6) مسئله 54، ص 54
(7) مسئله 41، ص 49
(8) مسئله 42، ص 49
(9) ذیل مسئله 45، ص50
(10)مسئله 62، ص57
(11) مسئله 63، ص58
حسین بن مسلم می گوید: به امام جواد علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم! مردم می گویند خواب بعد از طلوع فجر مکروه است چون روزی انسان ها در آن وقت تقسیم می شود (و خواب در آن موقع، سبب محرومیت از روزی می گردد)، (آیا چنین است)؟
فرمود: روزی انسان ها تعیین شده و تقسیم شده است ولی خداوند دارای فضلی (و زیادی) است که (در قرآن) فرمود: از خدا درخواست کنید فضلش را .
سپس فرمود: ذکر خدا (و سؤال از فضلش) بعد از طلوع فجر، تأثیرش بیش از دویدن در پی طلب رزق است.
(تفسیر عیاشی: ج1، ص240، ح119)
گفتــم غم تو دارم، گفتــا غمت سرآید گفتـم که مــاه من شو، گفتا: اگر برآید.
گفتم کهشرط آن چیست تارویتوبینم گفتـــا: گنــاه کــم کن، تا حاجتت برآید.
گفتم ز جور ایـام بـر لـب رسیده جــانم گفتا: اگر من آیم این غصه هم سر آید.
گفتـم که صبح جمعه با صـد امید آیـم گفتا:توندبهخوان باش،مننیزکمکم آیم.
گفتم کهشامجمعه،میخوانم الیاسین گفتـــا: مداومـت کن تا دوریم ســرآیـد.
گفتم چهشرط باشد در محفلم تـو آیی؟ گفتا: تو از عمو خواه، مـن پا برهنه آیم.
گفثم ز هجر رویت بی تاب گشتـه ام من گفتــا: نما دعـایم، تا هجـر من سـرآید.
بــــــر هــــر طرفی روی نماییم خـــدا هست
او در همه جا بوده و بی چون و چرا هست
چون در همه جـــــا هست مجویید مکـــانش
گمگشته شمایید ، خدا در همه جـــا هست
عناوین یادداشتهای وبلاگ